جدول جو
جدول جو

معنی تبسم افشان - جستجوی لغت در جدول جو

تبسم افشان
(اَ زَ)
تبسم پاش. شکفته. خندان:
ز بس هوای چمن ذوق اتحاد انگیخت
هزار غنچه به یک لب تبسم افشان شد.
طالب آملی (از بهار عجم) (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تبسم افشاندن
تصویر تبسم افشاندن
لبخند افشان لبخند آور
فرهنگ لغت هوشیار